اما اساسا موسسه اخلاقی مذهبی و اقتصادی نیست بلکه دارای عملکرد متفاوتی است، از جمله برقراری نظم و امنیت، حراست از حقوق طبیعی افراد جامعه، ایجاد و حفظ همبستگی اجتماعی، تامین حداقل رفاه و آسایش و ... پس دولت پدیدهای چندوجهی و پیچیده است و شالوده واحدی ندارد. برداشتهای قدیمی بیشتر دولت را موسسه تامین رفاه و آسایش توصیف میکردند اما امروزه دولت پدیدهای چند وجهی و پیچیده معرفی میگردد.
بقا و مشروعیت حکومتها
حکومتها برای ادامه بقا و حکمرانی در قلمرو خود نیاز به مشروعیت دارند. این مشروعیت نه صرفا به قانونی بودن دولت از نظر حقوقی بلکه به پذیرش اجتماعی آن از سوی اتباع آن کشور مربوط میشود. در فلسفه سیاسی مشروعیت نظامهای سیاسی از این دیدگاه به احساس التزام و تعهد افراد نسبت به اطاعت از آنها بستگی دارد.
برای اعمال قدرت مردم در تمام امور جاری کشور، آنها میتوانند از طریق انتخابات و حضور نمایندگانشان در سطوح و لایههای مختلف تصمیمگیری اعمال نظر کنند. شأن شهروندی و حقوق و تکالیف مربوط بدان از مفاهیم اساسی زندگی دموکراتیک به شمار میرود و شهروندان از حیث حقوق و تکالیف با هم برابرند و همگی از حقوق شهروندی چون آزادی بیان، برابری در نزد قانون ، حق اجتماعی و غیره بدون توجه به وضع طبقاتی، نژاد و... برخوردارند.
یکی از بارزترین نمونههای حق شهروندی انتخاب آزاد است. در دموکراسیهای امروزی انتخابات روشی معمول در تغییر هیات حاکمه و دستبهدست شدن قدرت میان احزاب و گروههای سیاسی میباشد.
در تصمیمگیریهای سیاسی باید نقش، شمار بازیگران، وزن و اهمیت افکار عمومی، رسانهها و گروههای فشار و ... را در نظر گرفت. در ضمن نباید نقش شخصیت رایدهنده نادیده گرفته شود. شخصیتهای قوی در تصمیمگیریهای خود کمتر تحت تاثیر محیط پیرامون، ساختارها و حتی نیروهای احساسی قرار میگیرند.
وظیفه مسئولین کشور است که نسبت به کاهش فشارهای غیرمنطقی که باعث عدم انتخاب درست و عاملی برای بروز ناهنجاریهای سیاسی، اجتماعی میشود تا حد امکان اقدام کرده و زمینه بروز و ظهور بهتر دموکراسی را در کشور فراهم کند.
دموکراسی و مردم سالاری
دموکراسی واژه زیبا و با برداشتهای متفاوت است. در لغتنامه فرهنگ عمید از آن به عنوان حکومت مردم بر مردم یاد شده است. دکتر زیبا کلام استاد دانشگاه تهران میگوید: برقراری دموکراسی سه شرط دارد اول آنکه عزل و نصب حکومت توسط مردم صورت بگیرد، دوم اینکه قدرت حکومت محدود به قانون باشد و سوم اینکه در قبال تصمیمها و سیاستهای اجرایی در برابر مردم، نمایندگان مردم و سپس مطبوعات و رسانههای جمعی پاسخگو باشد.
مردمسالاری نمونه عینی و کاربردی شده دموکراسی است که در رتبه متعالیتر عامل بوجودآمدن جامعه مدنی خواهد شد. جامعه ایران که از اقوام و مذاهب مختلف تشکیل شده، خود را لایق آزادی و دارای یک نوع مردمسالاری دینی میداند که در آن تمام ایرانیها از تمام فرهنگها و عقاید آزاد هستند که آداب و باورهای مذهبی و فرهنگی خود را حفظ و به آن عمل کنند و در عین حال خود را متعلق به یک ملت میدانند و همین امر عاملی است جهت همگرایی سیاسی و حضور در صحنه برای تمام ایرانیان.
مردم ایران طی صد سال گذشته با بوجود آوردن سه حرکت بزرگ و آزادیخواهانه، مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی سال 57 نشان دادند دارای دیدی روشن و شعوری بالا نسبت به مسائل جاری کشور هستند.
یک نظام مردمسالار که به معنای حق اعمال قدرت توسط مردم میباشد باید بتواند بر مشکلاتی چون رابطه فرد و دولت و حکومت و سیاست پاسخ بگوید و این در سایه حضور آگاهانه، آزادانه و همراه با شعور سیاسی در صحنهها برای آحاد ملت میسر میشود.
حال که جهان امروزه نسبت به برگزاری انتخابات و نحوه عملکرد دولتها و حضور مردم در این همایشها حساس میباشد، باید با برگزاری هر چه بهتر و شفافتر انتخابات ضمن نمایش مردمسالاری حاکم بر ایران از فضای باز موجود جهت انتخاب افراد اصلح به واسطه حضور گسترده احزاب و گروههای سیاسی و افراد مطرح در جامعه استفاده کرد.